تعامل در یادگیری
آموزش و پرورش عناصر یا مؤلفههایی دارد که عبارتاند از: یادگیرنده (شاگرد)، یاددهنده (معلم)، برنامه (محتوا یا دانش و مهارتی که باید آموخته شود)، هدف، روش و بالاخره زمان و مکانی که فرایند یاددهی ـ یادگیری در آن رخ میدهد؛ اما به نظر میرسد که در فعالیت تدریس، سه عنصر از مؤلفههای یادشده، یعنی محتوا (مهارت یا موضوع)، معلم و شاگرد، چون هر یک عنصری از اجزای ذاتی تدریس یا فعالیت آموزشی را تشکیل میدهند، اهمیت و اولویت ویژهای دارند. صرف نظر از این بحث که کدام یک از عناصر سهگانه مذکور در محور نظام آموزش قرار میگیرند، فرایند آموزش، یعنی یاددهی و یادگیری را میتوان حاصل تعامل هر سه عنصر معلم، شاگرد و محتوا در نظر گرفت.
مشارکت
چنانچه بپذیریم که تعامل نقش اساسی و مهمی در فرایند تدریس و یادگیری دارد، یادگیری الکترونیکی با بهرهگیری از فناوریهای نوظهور، تعاملات گستردهای را جهت دسترسی به اطلاعات وسیع و نیز برقراری انواع ارتباط فراهم میسازد؛ امکانی که در فرایند سنتی یادگیری به صورت بسیار محدود و ناچیزی وجود داشته است. ویژگی اصلی و اساسی یادگیری الکترونیکی، علاوه بر دسترسی آسان به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است. این تعامل، چیزی فراتر از انتقال یک طرفه محتوا بوده و چگونگی تفکر ما را درباره ارتباطات میان انسانهایی که در فرایند آموزشی درگیر شدهاند، با اصلاحاتی توسعه گرایانه مواجه میسازد. در حال حاضر، رویکردهای سنتی انتقال منفعلانه اطلاعات، با ظرفیتهای تعاملی و سازنده یادگیری الکترونیکی مواجه گشتهاند.
آموزش الکترونیکی و نظریه ساختنگرایی (theory Constructivism)
آموزش الکترونیکی از نقطه نظر فلسفی، مبتنی بر دیدگاه ساختنگرایانه و مشارکتی است. در روانشناسی ساختنگرایی، یادگیرنده به صورت فعال و از راه تعامل دائم با محیط به ساختن دانش میپردازد. بنابراین، چنین تصور میشود که دانش وابسته به یادگیرنده است و در شرایط یکسان، افراد به آگاهیهای متفاوت میرسند. به طور کلی، روش آموزشی مبتنی بر ساختنگرایی، روشی دانشآموز محور است که در آن بر شرکت فعال یادگیرنده در کسب دانش تأکید میشود.
تغییر مداوم
تغییر مداوم، از ویژگیهای بارز عصر حاضر است. بنابراین، برای سازگاری و برخورد صحیح با این تغییرات باید قدرت تفکر را در یادگیرنده پرورش داد. برای ایجاد چنین مهارتهایی، باید فرصتهای متعددی را به یادگیرنده ارائه نمود تا وی بتواند از طریق تعامل و تشریک مساعی با گروههای همسال و با معلمان مذاکره و گفتگو کند و راه حلهای جدید ارائه دهد و در صورت امکان، راه حلها یا طرحهای خود را اصلاح و تعدیل کند. دسترسی به شبکههای رایانهای و شاهراههای بزرگ اطلاعاتی نظیر اینترنت و امکانات وسیع آن از قبیل پست الکترونیکی و چت، به واقع محیطهای یادگیری را به وجود میآورد که مورد نظر مکتب ساختنگرایی است.
انواع تعامل در محیط آموزش الکترونیکی
تعامل در محیط آموزش الکترونیکی، یکی از عواملی است که متخصصان آموزش و پرورش را با چالش روبهرو ساخته است؛ چرا که بحث تعامل در محیط آموزش الکترونیکی، بسیار پیچیدهتر از آموزش سنتی است. بدون تعامل، نه تنها یادگیرندگان انگیزهای برای ادامه دوره در خود نمیبینند، بلکه یادگیری نیز به وقوع نمیپیوندد. همین نکته کافی است تا متخصصان آموزش و پرورش را وادارد تا بیشتر از پیش به مسأله تعامل در محیط آموزش الکترونیکی بیندیشند.
تعامل دانشجو با دانشجو
شاگردان فقط از معلم خود نمیآموزند؛ بلکه با بحث با یکدیگر درباره مسائل، باورها و انتظارات خود نیز آموزش میبینند.
تعامل استاد با دانشجو
مسأله فراهم نمودن حمایتی که همه دانشجویان به آن دسترسی داشته باشند، برای اساتید در موقعیت آموزش الکترونیکی بسیار مهم است. یک جنبه از حمایت معلممحور که اساتید برای آن ارزش بسیاری قائل هستند، عبارت است از اعتمادسازی و ایجاد ارتباط کاری با یکایک دانشجویان. اساتید برای رسیدن به این اهداف، اقدام به انتخاب آگاهانه رسانهها مینمایند. تعامل همزمان، چه به صورت چهره به چهره و یا از طریق تلفن، در این شرایط بسیار مهم است.
تعامل دانشجو با محتوا
قسمت عمدهای از وقت دانشجویان در تمامی انواع آموزش، صرف تعامل با محتوای آموزشی میگردد. در آموزش سنتی و مبتنی بر کلاس درس، این امر به معنای مطالعه متون و منابع کتابخانهای بوده است. اما در ساختارهای یادگیری الکترونیکی محتوا میتوان از طریق صفحات نمایش و یا کاغذ ارائه داد؛ اما در این ساختارها محتوا غالباً با مجموعهای غنی از آموزشهای مبتنی بر رایانه، شبیهسازیها، «ریز دیتاها» (Micro World) و ابزارهای ارائه خلاق همراه است. به هر حال، کارهای صورت گرفته در زمینه توسعه، فهرستبندی و توزیع یک چنین محتواهایی که غالباً از آنها به عنوان«منابع یادگیری» (Learning objects) یاد میشود، این امید را به وجود آورده است که اساتید و دانشجویان بتوانند به مجموعهای گسترده از انواع محتوا دسترسی پیدا کنند.
تعامل استاد با محتوا
توسعه و کاربرد محتوا، یکی از مهمترین نقشهای اساتید در آموزش الکترونیکی و سنتی است. شبکه معنایی موجود، فرصتهایی را برای اساتید فراهم میکند تا بتوانند مواد یادگیری را جستجو نموده، مورد کاربرد قرار داده و حتی در برخی موارد ایجاد کنند. این مواد یادگیری به شکل خودکار توسط دیگر عوامل محتوایی دادههای نوظهور و جدید، و دیگر حسگرهای محیطی و نتایج پژوهشی به روز تبدیل میگردند؛ برای نمونه، برخی مواد محتوایی وجود دارند که قادرند روندها را از طریق آخرین منابع اطلاعاتی موجود نظیر: نشانگرهای اقتصادی، اخبارهای انتشار یافته، درجه حرارت و دیگر دادههای حسی، محاسبه نموده و به نمایش درآوردند. همچنین برخی دیگر از عوامل محتوایی قادرند فعالیتهای تحقیقی اساتید پژوهشگر را تحت نظارت قرار داده و گزارشهای آن را ارسال نمایند.
تعامل اساتید با اساتید
مسائل امنیتی و هزینههای بالای مسافرت سبب شده است تا کوششهایی در جهت یافتن راههایی که بتوانند اساتید را به بهترین وجه در تعاملات کیفی درگیر نموده و در عین حال، مسافرتهای فیزیکی را به حداقل برسانند، صورت گیرد. فناوریهای ارتباط «همتایان با همتایان» (Peer ـ to ـ Peer Technologies) که جهت حمایت از تبادل پروندهها، همایشهای متنی و صوتی، و هماهنگی تقویمی شکل گرفتهاند، بسیار مورد توجه واقع شده و عنصر جدیدی از تعاملات اساتید با اساتید را نوید میدهند. تعامل اساتید با اساتید، پایه و محور اصلی اجتماعی است که اساتید در دورن آن به فعالیت میپردازند. ساختنگرایان معتقدند وجود یک چنین اجتماعی برای فراهم نمودن دیدگاههای چندگانه مورد نیاز برای توسعه آموزش در حیطههای پیچیده و خصوصاً حیطههای چند فرهنگی که خاص یادگیری الکترونیکی است، ضروری میباشد.
تعامل محتوا با محتوا
در حال حاضر، برخی عوامل و برنامههایی در حال توسعه بوده و به کار میروند که قادرند اطلاعات را بازیابی نموده، برنامههای دیگر را اجرا کرد، تصمیمات لازم را اتخاذ نموده و دیگر منابع موجود روی شبکه را مورد بررسی قرار دهند. میتوانیم دورههایی را تصور کنیم که در آن محتوا قادر است به شکل خودکار دروندادهای حسی مختلف را اخذ نموده و خود را روزآمد نمایند و پس از آنکه تغییرات به وجودآمده در آن به حد قابل قبولی رسیدند، اساتید و دانشجویان را مطلع سازد. بارزترین نمونه این امر، موتورهای جستجوی اینترنتی هستند که مداوم شبکههای مختلف را جستجو نموده و نتایج اکتشافات خود را به پایگاههای مرکزی دادهها ارسال میکنند. در آیندهای نه چندان دور، اساتید منابع یادگیری را خلق نموده و به کار خواهند بست که قادرند از طریق تعامل با دیگر عوامل و برنامههای هوشمند، به طور مداوم وضعیت خود را بهبود بخشند.